حبه ی انگور
دوشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ۰۲:۳۸ ق.ظ
اولین باری که تورا به عنوان موجودی زنده در درونم ، موجودی که محبتی به او دارم نه فقط حس مسئولیت،پذیرفتم
شب تولد امام هادی بود.
روی مبل دونفره نشسته بودم که ناگهان دست رو دلم کشیدم و قربان صدقه ات رفتم
تو اندازه ی حبه ی انگور بودی
از تو معذرت خواستم بابت اینکه ناامید هستم از اینهمه ویار
دوران سختی بود.بدنم واکنش نشون میداد به هرچیزی.
۹۸/۰۶/۲۵